معنی عهد ، پیمان

حل جدول

عهد ، پیمان

شرط


عهد و پیمان

شرط

قرار

شرط، قول

قول

سامه


پیمان و عهد

عقد

فرهنگ فارسی آزاد

عهد و پیمان غلیظ

عهد و پیمان غلیظ، عهد و پیمان مُؤکَّد و مُشَدَّد- میثاق غلیظ هم بدین معناست،


مرکز عهد و پیمان

مرکز عهد و پیمان، - منظور حضرت عبدالبهاء هستند که مرکز عهد و میثاق الهی بودند،

فرهنگ عمید

پیمان

قول‌وقراری که کسی با کس دیگر بگذارد که بر طبق آن عمل کند، شرط،
قرارداد،
[قدیمی] عهد، بیعت،
* پیمان بستن: (مصدر لازم) عهد بستن و قول‌وقرار گذاشتن برای انجام دادن کاری،
* پیمان ساختن: (مصدر لازم) [قدیمی] = * پیمان بستن
* پیمان کردن: (مصدر لازم) [قدیمی] = * پیمان بستن
* پیمان گرفتن: (مصدر لازم) [قدیمی] عهد گرفتن، قول گرفتن،
* پیمان نهادن: (مصدر لازم) [قدیمی] = * پیمان بستن


عهد

۱. پیمان، قرارداد، قول‌و قرار.

۲. روزگار، زمان.

۳. (اسم مصدر) به عهده گرفتن، ضمان.

۴. [قدیمی] فرمان مکتوب پادشاه برای فرمانروایان ولایات، منشور.

۵. [قدیمی] عهدنامه، پیمان‌نامه.

* عهد بستن: (مصدر لازم) پیمان بستن.

* عهد جدید: اسفار مقدسه که بعد از مسیح نوشته شده، انجیل.

* عهد شباب: [قدیمی] روزگار جوانی.

* عهد قدیم: اسفار مقدسه که قبل از مسیح نوشته شده، تورات.

* عهد کردن: (مصدر لازم) شرط‌ کردن، پذیرفتن کاری یا شرطی، پیمان بستن،

واژه پیشنهادی

عهد و پیمان

حلف، سوگند

سوگند

بیعت

قرارداد

معادل ابجد

عهد ، پیمان

182

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری